این مقاله با این هدف نوشته شده است که به شما اعتماد به نفس کافی برای برخورد کردن با شرایط دشواری را بدهد که در تربیت فرزندتان با آنها ممکن است مواجه شوید. هدف دیگر این نوشته این است که شما را راهنمایی کند تا بتوانید دربارهی راههای مختلفی که در بهبود رابطهتان با فرزندتان میتوانند مؤثر واقع شوند فکر کنید و بالاخره این مقاله سعی میکند به شما اطلاعاتی بدهد که چرا اختلالات رفتاری از فرزندتان سر میزند.
مهم است که کودکان با رفتارشان به خود صدمه نزنن. درک توقعاتی که از شما بهعنوان اولیاء وجود دارد. تربیت کودک برای هر فرد تحت شرایطی آسان نیست.
کمبود وقت و توان، امکانات مالی، میتواند باعث شود که در بسیاری از مواقع احساس کنید که قدری تحت فشار و دلواپس هستید. ولی اگر علاوه بر این مشکلات، فرزندتان هم از اختلالات رفتاری رنج ببرد، این وضعیت شما را دشوارتر می کند.
وقتی که چنین وضعیتی پیش آید اساس خانوادهتان ممکن است تضعیف شده و آتیهی فرزندتان با خطر مواجه شود. اگر شما در خود اعتماد به نفس کافی بهعنوان پدر یا مادر احساس نمیکنید این ممکن است ناشی از چندین علت از جمله برخوردار نبودن از رابطه خوب با اولیاء خودتان در گذشته باشد.
همهی اینها باعث میشود که در برخورد با مسائل فرزندتان با دشواری بیشتر روبهرو شوید!
فرزندتان حدود رفتار خود را همیشه محک میزند.
کودکان در هر سنی که بر رفتارشان وجود دارد را محک میزنند. با محک زدن این حدود آنها به شما اعتماد میکنند و به حدودی که شما برای رفتارشان قائل میشوید اعتماد میکنند.
با بدخلقی کردن یا نه گفتن و من این را میخواهم زیاد کودکان حدود رفتار خود را محک میزنند. آنها با این کار مقرراتی را که شما تعیین میکنید به چالش میگیرند و نه اقتدار شما بهعنوان ولی خود.
شما از فرزند خود چه میتوانید توقع داشته باشید؟ شما از آنها چه میخواهید؟ شما میخواهید آنها چگونه رفتار کنند؟
فرزندان ما بخشی از خودمان و انعکاسی از ما هستند، ولی در عین حال آنها افرادی با حقوق خود هستند.
چه چیزی واقعبینانه است که از آنها توقع داشته باشیم؟ چه چیزی عادی است؟ کودکان در سنین مختلف رفتار متفاوتی دارند، زیرا چیزهای مختلفی یاد میگیرند و از تواناییهای مختلفی برخودار میشوند. بهعنوان مثال:
- یک کودک دو ساله نحوهی هماهنگ کردن فیزیکی بدنش را یاد میگیرد و شروع یاد گرفتن زبان میکند.
- یک کودک ده ساله یاد میگیرد که احساسش را چگونه درک کند و همین طور چگونه رفتار کودکان هم سن خودش را بفهمد.
- یک نوجوان پانزده ساله سعی میکند از عهدهی فعالیتهای عمیقتر روانی برآید مانند اینکه چگونه باید حس فردیت خود را بسازد و از حس تعلق به جهان پیرامون خود برخوردار شود.
نحوهای که شما بهعنوان پدر و مادر رفتار میکنید باید انعطافپذیر باشد و بسته به سن فرزندتان و شخصیت آنها شکل بگیرد. نحوهی رفتار شما بهعنوان پدر و مادر با توجه به چیزهای جدیدی که یاد میگیرید و با توجه به رشد فرزندتان تغییر خواهد کرد.
چرا اختلالات رفتاری از فرزندتان سر میزند؟
برخی اوقات کودکان احساسات خود را از طریق رفتارشان ابراز میکنند زیرا این تنها روشی است که آنها میدانند که از طریق آن میتوانند آنچه را احساس میکنند بیان کنند.
حس خشم، سرخوردگی و بلاتکلیفی دربارهی چیزی، میتواند باعث اشباع احساسات فرزندتان شود و یا به خستگی و ناخوشی فیزیکی آنها منجر شود؛ یا این که میتواند به طغیان احساسی یا رفتاری آنها بینجامد.