بعضی میپندارند اختلال در تمرکز و بیشکاری (فعالیت بیش از حد) لازم و ملزوم یکدیگرند؛ در حالی که یک کودک میتواند دچار اختلال در تمرکز باشد، ولی بیشکار نباشد. بعضی از این کودکان، بسیار ساکت و آرام و خوشرفتار هستند؛ گرچه نمیتوانند برای مدت کافی حواس خود را بر روی یک کار متمرکز کنند.
بعضی دیگر ممکن است انرژی و حرکت زیادی از خود نشان دهند و به حرف کسی گوش نکنند و شبها به سختی بخوابند و به طور کلی، هرجا که باشند غوغا برپا میشود و همه را پریشانخاطر میکنند. پیش از اینکه مطلب را ادامه دهیم، اجازه دهید یک نکته را مشخص کنیم. همه کودکانی که پرفعالیت هستند و مدام در حال جنب و جوش هستند، «بیشکار» نیستند.
گاهی رفتار پدر و مادر و روش تربیتی آنها باعث میشود کودک الگوی یک کودک بیشکار را از خود نشان دهد. خانم گرین را در نظر بگیرید! او به این علت به ما مراجعه کرده بود که پسرهایش جک و سام آنقدر زیاد فعالیت میکنند و به قول معروف «از دیوار راست بالا میروند» که در تمام خانه خرابکاری کردهاند به طوری که همه دیوارها زخمی است.
این پسرها حتی از اتومبیلهای داخل پارکینگ هم بالا میروند و آنها را خراب میکنند. وقتی ما با معلم این کودکان مشورت کردیم، متوجه شدیم که در مدرسه اصلاً اینقدر شلوغ نیستند.
همچنین، در دفتر کار ما هم به نظر نمیرسید که کودکان خیلی شلوغی باشند. خلاصه اینکه به راحتی میشد با وضع قوانینی آنها را وادار کرد که حواسشان را به یک کار متمرکز کنند و آن را انجام دهند.
بدینمعنا که اگر آنها مجبور به انجام کاری میشدند، ناگهان سرکش میشدند، نافرمانی میکردند و خلاصه اینکه، زمین و آسمان را به هم میدوختند. به یاد داشته باشید حتی کودکانی که واقعاً بیشکار هستند، بیش از همسن و سالانشان نمیدوند، نمیپرند و تحرک ندارند.
البته آنها با کنترل حرکاتشان،برحسب موقعیتهایی که در آن قرار میگیرند، مشکل پیدا میکنند. ممکن است اینگونه کودکان به هیچ وجه نتوانند در مدسه یا سر میز شام سرجای خود بمانند و به کار خود بپردازند. کودکانی وجود دارند که میتوانند آرام بنشینند و بیش از حد هم عصبی نیستند، ولی به راحتی حواسشان از کاری که مشغول انجام آن هستند، پرت میشود.
این افراد نمیتوانند آنقدر که همکلاسیهایشان میتوانند حواسشان را به کارشان جمع کنند و بر روی کارشان تمرکز کنند و پس از مدت کوتاهی، تمرکزشان را از دست میدهند. بسیاری از کودکان پرفعالیت و ناآرام، وقتی بالغ میشوند «بیشکاری»شان نیز تخفیف مییابد، ولی متأسفانه، باز هم نمیتوانند تمرکز حواس داشته باشند.
به دلیل همین تفاوتهاست که انجمن روانشناسان آمریکا این تقسیمبندی جدید را وضع کرده است: اختلال در تمرکز حواس همراه با بیشکاری یا بدون مسأله بیشکاری. مشکل اصلی اینگونه کودکان آن است که نمیتوانند حواسشان بر روی یک کار متمرکز کنند.
حال، ممکن است یک حالت پرفعالیت و بیقراری و ناآرامی وضع را بدتر کند. کودکان دچار اختلال در تمرکز حواس، با بیشکاری و یا بدون بیشکاری و و همچنین،خانوادههای آنها ممکن است گرفتار مشکلات ماندگاری شوند، چون این کودکان، اعتماد به نفس خوبی ندارند و در مدرسه هم دچار مشکلات تحصیلی بسیاری هستند.
این کودکان باعث تشویش محیط خانه میشوند. این کودکان اکثراً در تحصیل از همکلاسیهایشان عقب میافتند و حدود 70 درصد آنها دچار ناتوانیهایی در یادگیری مهارتها نیز هستند
گرچه تشخیص درست این اختلال، نمیتواند به سرعت مشکلات را برطرف کند، ولی بدیهی است که نخستین برای کمککردن به کودک مبتلا است. اغلب والدین، خود را در اینکه نمیتوانند کودک را کنترل کنند، مقصر میدانند و میپندارند که به وظایفشان، به ویژه درمورد تحصیل کودک، عمل کردهاند، و نتیجة این افکار، عصبانیت، افسردگی و کشمکش خواهد بود.
از آنجا که برای تشخیص این اختلال به کمک متخصصان متعددی نیاز است، باید والدین وظیفة هماهنگی بین متخصصان را بر عهده بگیرند. این مشکل، درمان قطعی ندارد، ولی میتوان طوری عمل کرد که هم کودک و هم اعضای دیگر خانواده احساس خوبی داشته باشند.
این مقاله از سایت بازی فکری و کتاب کودکان ونوجوانان ذهن برتر، نکات مشخصی را توضیح میدهد و روشهایی ارایه میکند که بتوانید با این مسأله کنار بیایید.
1- کودک دچار اختلال در تمرکز حواس را شناسایی کنید
اگر گمان دارید که کودکتان دچار این مشکل است، مسأله را با پزشک خانواده یا متخصص اطفال درمیان بگذارد. پزشک ممکن است کودک را به یک روانپزشک معرفی کند.
2- علل طبی را رد کنید
گاهی اوقات چنین رفتاری، پیامد مشکلات طبی نظیر کمخونی، اختلالات تیرویید و یا مشکلات عصبی است. اطمینان یابید که پزشک شما احتمال وجود چنین اختلالاتی را رد کرده است.
3- تاریخچه زندگی کودک و افراد خانواده را با روانپزشک یا روانشناس مرور کنید
اختلال در تمرکز حواس و بیماری بیشکاری،از ناهنجاریهای مادرزادی به شمار میرود یعنی در هنگام تولد وجود دارد و علائم آن حداکثر تا شش سالگی نمایان میشود، مگر اینکه این اختلال در سنین بالاتر در اثر ضربه به سر یا تصادف ایجاد شده باشد. مطالعات علمی نشان دادهاند که 35 درصد از پدران کودکان بیشکار، در کودکی رفتار مشابهی داشتهاند.
4- از معلمهای قبلی و معلم فعلی کودک درباره رفتار کودک پرسوجو کنید
این مسأله اهمیت زیادی دارد که نظر معلمهای کودک را درمورد رفتار او بدانید. وقتی با روانشناس یا روانپزشک مشورت میکنید احتمالاًاز شما خواهد خواست که پرسشنامهای دربار رفتار کودکتان پر کنید تا او با کمک آن، بتواند رفتار را مورد ارزیابی قرار دهد و پس از تشخیص بیماری، درباره او تصمیم بگیرد.
پزشک، همچنین از معیارهای تشخیصی که در سال 1980 از سوی انجمن روانشناسی آمریکا تعیین شدهاند نیز برای ارزیابی وضعیت، استفاده خواهد کرد. پارهای از مشخصاتی که او از آنها استفاده میکند، عبارتند از:
1- اغلب، نمیتواند یک کار را به پایان برساند.
2- اغلب، به حرفهای افراد گوش نمیدهد.
3- اغلب، حواسش پرت است.
4- نمیتواند برای مدت طولانی بر روی یک کار تمرکز کند.
5- زود از کارها خسته میشود.
6- اغلب، قبل از اینکه بیندیشد، مشغول به کار میشود.
7- به طور مداوم فعالیتهای مود علاقهاش را تغییر میدهد.
8- سازمانیابی ندارد.
9- باید به طور مداوم تحت نظر باشد.
10- سخنان معلم را قطع میکند و در کلاس اختلال ایجاد میکند.
11- نمیتواند در انتظار نوبتش بماند.
12- مدام میدود و یا از ارتفاعات بالا میرود.
13- نمیتواند آرام بنشیند.
14- مانند یک ماشین، بیوقفه در حال فعالیت است.
5- از یک متخصص بخواهید کودک را در مدرسه زیر نظر بگیرد
متخصص مشکلات آموزشی و یا متخصص ناهنجاریهای رفتاری میتواند با مشاهده کودک در کلاس و در مقایسه با همکلاسیهایش و رفتار دوستان او، مسأله را مورد ارزیابی قرار دهد.
6- از روانشناس بخواهید آزمونهای مخصوصی را انجام دهد
آزمایشهایی وجود دارند که میتوانند اطلاعات ارزشمندی درباره واکنش و طرز رفتار کودک در شرایط متفاوت، در اختیار متخصصان قرار دهند و همچنین اطلاعات مهمی درمورد نقاط ضعف و قوت کودک و انگیزه تحصیلی او به دست بدهند.
ممکن است رفتار کودک، پوششی برای یک مشکل آموزشی یا اختلال در یادگیری باشد و یا احتمال دارد این رفتار، در نتیجه هیجان یا خستگی ایجاد شده باشد. هرچند، آزمونها به تنهایی برای تشخیص اختلال در تمرکز حواس یا رد آن کافی نیستند.
7- به همراه پزشک یا متخصصان دیگر تمام اطلاعات موجود را مرور کنید
از آنجا که هیچ آزمون خاصی برای تشخیص اختلال در تمرکز حواس و مسأله بیشکاری وجود ندارد، بنابراین تشخیص این اختلال بر مبنای الگوهای رفتاری صورت میپذیرد. همچنین، ممکن است با مرور دقیق اطلاعات بتوان وجود این اختلال را رد کرد.