بعضی از والدین معنقدند، باید کودکان را تنبیه کرد تا قانونمند شوند و یا میگویند: تنبیه تنها چیزی است که آنها درک میکنند. حال اگر شما روزهای کودکی خود را به یاد بیاورید، حتماً خاطرات آن روزهایی را که تنبیه شدید در ذهن خود مرور نمایند. چه احساسی داشتید؟ تنبیه میتواند به احساس کینه و نفرت، انتقامجوئی، نافرمانی و گردنکشی، احساس تقصیر دائم، بیارزشی و نفرت از خود منجر شود. تنبیه نه تنها مؤثر واقع نمیشود و موجب سردرگرمی کودک میشود، بلکه ذهن طفل بهجای تأسف از کار ناشایست و تفکر دربارهی چگونگی اصلاح اوضاع، سرشار از افکار انتقامجویانه میشود. حالا پرسش دیگری پیش میآید:
به جای تنبیه کودک چه باید کرد؟
- راه مفید بودن را تذکر دهید. مثلاً اگر در مهمانی دختر خوبی باشی مرا خوشحال میکنی.
- بدون حمله به شخصیت کودک، ناراحتی خود را نشان دهید. مثلاً از این کار خوشم نمیآید، دوییدن بچهها در اتاق باعث ایجاد مزاحمت برای همسایهها میشود.
- انتظارات خود را واضح بیان کنید و احساسات خود را بگویید. مثلاً انتظار دارم وقتی مهمانی رفتیم، در اتاق ندوی، چون من عصبانی میشوم.
- چگونگی اصلاح امور را به کودک نشان دهید و حتماً به کودک حق انتخاب دهید. مثلاً حالا میتوانی چند دقیقه کنار من بنشینی و با من میوه بخوری و یا میتوانی با دوستت به حیاط بروید و آنجا بدوید.
- حالا وقت آن است که ما برای کار نادرست کودک یک محدودیت بگذاریم. مثلاً اگر آرام نباشی به خانه برمیگردیم.
- بگذارید کودک عواقب کار خود را تجربه کند. مثلاً اگر دفعهی قبل در مهمانی اذیت کرده به او می گوییم امروز به خانهی مادر برزگ نمیرویم چون دیروز در مهمانی مرا عصبانی کردی. ممکن است کودک بگوید ببخشید، دیگر تکرار نمیشود، پاسخ باید این باید، متأسفم امروز نمیرویم، وقت های زیاد دیگری برای بیرون رفتن هست، ولی امروز نمیرویم.