در موقع دعوای کودکان ، رفتار والدین از اهمیت زیادی برخوردار است. برخی از والدین در این شرایط، برای دعوای کودکان نرخ تعیین میکنند و برخی دائماً تصور میکنند که حق با فرزند خودشان است. عدهی دیگری از والدین می خواهند ژست عدالتورزی بگیرند و به ضایع کردن و تحقیر کردن فرزند خود میپردازند و او را مقصر میدانند.
آنچه مشخص است اینکه این رفتارها هیچکدام مناسب نیستند و نمیتوانند تاثیر مثبتی بر رفتار کودک ما باقی بگذارند. بهتر است والدین در زمان بروز چنین رفتارهایی از کودکانشان ، ابتدا به خودشان و رفتارهایی که با کودکشان داشتهاند بیندیشند.
راه کارهایی برای مواجهه با دعوای کودکان
در بسیاری از موارد دیده شده است که رفتار پرخاشگرانهی کودکان رفتاری است که از والدین به آنها منتقل شده است. رفتارهایی اعم از خودخواهی، زورگویی و بیمنطقی است که در اغلب موارد موجب میشود تا دعوایی میان بچهها صورت گیرد و شاید این روحیات از پدر و مادر به کودک انتقال یافته باشند. بنابراین بهتر است برای اصلاح رفتار فرزندمان، قدری در رفتار خود تأمل کنیم و سپس چارهای بیندیشیم.
عصبانیت احساسی است که ممکن است برای هر انسانی بهوجود بیاید. برای یک فرد عاقل این احساس قابل کنترل است امّا افرادی که نفس ضعیفی دارند حتی اگر فردی میان سال باشند، عصبانیت در آنها قابل کنترل نیست. امّا این موضوع در کودکان متفاوت است، چرا که کودکان به آن حد از رشد عقلی نرسیدهاند که این قدرت را داشته باشند تا بر خشم خود مسلط شوند. به همین خاطر خیلی زود عصبانی میشوند و ممکن است فریاد بکشند و یا فردی را کتک زنند. در این شرایط والدین باید بدانند که چطور خشم کودک را کنترل کنند و به او آرامش دهند. پس باید در ابتدا به دنبال دلیلی برای عصبانیت کودک باشند.
وقتی دلیل اصلی این رفتار را متوجه شدید، بهتر میتوانید به کودک عصبانی کمک کنید. برخی از کودکان نسبت به موارد خاصی حساسیت دارند، مثلاً بعضی از اسباببازیهایشان را بیشتر دوست دارند و از این که کودک دیگری به آنها دست بزند ، عصبانی می شوند، در این وضعیت والدین باید آن اسباب بازی ها را در بازیهای جمعی کودکشان نیاورند.
مسألهی دیگر در ارتباط با این موضوع این است که والدین همیشه با یکدیگر هماهنگ باشند، یعنی عکس العملهای مشابهی با رفتارهای کودکانشان داشته باشند. مثلاً بهتر است والدین با یکدیگر توافق کنند که اگر کودکشان به کودک دیگر صدمهای وارد کرد، او را به خلوتی ببرند و دربارهی عمل نادرست او صحبت کنند و ناراحتی خود را از عمل فرزندشان نشان دهند.
به طور کلی دور کردن کودک از فضایی که دعوایی میان بچهها صورت گرفته، اقدام مفیدی است تا کودک فرصتی داشته باشد که خود را پیدا کند و قدری آرام گیرد. نکتهی مهم این است که در این شرایط والدین بتوانند آرامش خود را حفظ کنند و در این شرایط به تنبیه بدنی کودک نپردازند و به او ناسزا نگویند.
بهتر است مادر یا پدر با کودک عصبانی خود صحبت کنند و در جستجوی یافتن دلیل عصبانیت او باشند. میتوان امیدوار بود که با تکرار این عمل تا حدی به کاهش خشم کودکتان کمک کرده باشید.
اقدام دیگری که باید دربارهی کودکان خشمگین انجام شود، تشویق و تحسین آنها در زمانی است که عمل درست و خوبی انجام میدهند. بدون تردید برای کودک، تشویق شدن از جانب دیگران مطلوب است و در او ایجاد شادمانی و سربلندی میکند.
گام بعدی برای والدین این است که به کودک خود یاد دهند که باید در مواقعی عذرخواهی کند. این یک مهارت است که وقتی انسان دچار اشتباه شود بتواند عذرخواهی کند. پدر و مادری که چنین مهارتی را در زندگی خود ایفا کردهاند، میتوانند این مهارت را به فرزند خود بیاموزند. وقتی که کودک شما از شما دلخور است از او عذرخواهی کنید و با این عمل به او بیاموزید که چطور باید مسئولیت رفتارش را بپذیرد و بابت اشتباهش عذرخواهی کند.
بهطورکلی میتوان این طور بیان کرد که بهتر است دعوای کودکان را نادیده بگیریم و بدانیم که کودکان در اغلب موارد به این خاطر دعوا میکنند که به نوعی جلب توجه کنند. در یک دعوای عادی که خطری بچهها را تهدید نمیکند، سعی کنید آنها را نادیده بگیرید و اطمینان داشته باشید که این عکس العملها از جانب شما موجب میشود تا انگیزهی بچهها برای تکرار دعواهایشان، کمتر شود.